دانشنامه دانستنی های جهان

بزرگترین، کوچکترین، عجیب ترین، وحشتناکترین، زیباترین، زشت ترین، بلندترین، طویلترین، کوتاه ترین، عمیق ترین.... همه ترین ها

دانشنامه دانستنی های جهان

بزرگترین، کوچکترین، عجیب ترین، وحشتناکترین، زیباترین، زشت ترین، بلندترین، طویلترین، کوتاه ترین، عمیق ترین.... همه ترین ها

آیا اینگونه سایت را دیده اید؟؟؟

کمتر کسی است که تجربه خواندن پنهانی کتاب و رمان‌های غیردرسی را در دوران دبیرستان، در حالی تظاهر به درس خواندن نداشته باشد! مگر نه ؟!
تکنیک قرار دادن رمان‌ها در لابلای کتاب درسی یا کمک‌درسی، تکنیکی به ظاهر هوشمندانه‌ای بود که خیلی از ماها انجام داده بودیم و چه لحظه بد و توأم با شرمساری‌ای بود وقتی به ما گفته می‌شد: ?می‌تونی اون کتاب را در بیاری و راحت بخونیش?!
اما در دنیای اینترنت و مدرن امروزی هم ظاهرا کسانی هستند که در پی تکرار چنین تجربیات فرهنگی‌ای در قالبی نو هستند.
سایت سر کار مطالعه کنید یا read at work دقیقا چنین کارکردی دارد. این سایت که با فلش طراحی شده است، به کارمندان خسته اجازه می‌دهد، در حالی که تظاهر به طراحی اسلاید پرزنتیشن می‌کنند، مشغول مطالعات عمیق فرهنگی شوند.

 fake-windows-xp.gif

این سایت محیط ویندوز را شبیه‌سازی کرده، کارمند علاقمند مطالعه وارد این شبه ویندوز می‌شود و می‌تواند در قالب فایل‌های پاورپوینت، کلاسیک‌هایی از تی اس الیوت، امیلی دکینسون، اسکات فیتزجرالد، مارک تواین، لئو تولستوی، اسکار وایلد، ویرجینیا ولف و .. را مطالعه کند.

سایت read at work

۱۰۰ براند بر تر دنیا

نشریه بیزنس ویک در تازه‌ترین گزارش خود از برندهای جهان اعلام کرده است که برند کوکاکولا، بزرگ‌ترین تولیدکننده نوشابه‌های غیرالکلی در جهان، پرارزش‌ترین برند جهان است.

 این برای دومین سال پیاپی است که کوکاکولا عنوان تاپ‌برند جهان را به خود اختصاص می‌دهد. ارزش این برند 67میلیارددلار آمریکا (بیش از درآمد ایران از محل فروش نفت حتی با احتساب هر بشکه نفت ۷۰ دلار) عنوان شده است که یک رقم افسانه‌ای برای یک نام تجاری به شمار می‌آید. کوکاکولا در حالی این مقام را به دست آورده است که نزدیک به 525میلیون دلار از ارزش برندش نسبت به پارسال کاسته شده است. اما کاهش ارزش بقیه برندها به دنبال کاهش رشد اقتصادی جهان باعث شده تا کسی نتواند جایگاه نخست فهرست بهترین برندها را از چنگ کوکاکولا خارج کند. هر چند شاید سال‌‌‌‌ها زمان نیاز است تا چنین اتفاقی رخ دهد، چرا که فاصله برند دوم با کوکاکولا بسیار زیاد است. آنتی صهیونیست های نابغه بی خودی جشن به راه نیندازند این امر به دلیل بیدار ملت های مسلمان و تحریم این کالای صهیوسنیتی؟؟!! نبوده است ، بلکه این  کاهش 525میلیون دلاری برند  برای کوکاکولا  به دلیل از دست دادن سهم بازار در هندوستان اتفاق افتاده است. اکنون نزدیک به 4ماه است که هندوستان صحنه اعتراض به کوکاکولا شده است  بازار نوشابه‌های غیرالکلی در هند یک بازار 2/2میلیارد دلاری است که نزدیک به نیمی از آن در دست کوکاکولا قرار داشت، پس از اعتراض‌های پراکنده و گاه متشکل اکنون این سهم بازار روز به روز در حال کاهش یافتن است.البته هیچیک از این اعتراضات به دلیل صهیونیستی؟! بودن شرکت  نبوده  بلکه دادگاه عالی هند خواستار افشای فرمول تولید ماده اولیه کوکا کولا شده است اما کوکا کولا آن را غیرممکن می‌داند. این فرمول‌ همان راز بزرگی است که کوکا کولا را به بزرگ‌ترین برند جهان تبدیل کرده است.


ادامه در اینجا

10 عکس از بهترین عکسهای مسابقه عکاسی سونی

یکی از بهترین رقابتهای عکاسی جهان را باید رقابتهای SWPA دانست. این رقابتها که هرساله همانطور که از نامش ( Sony World Photography Awards ) بر می آید توسط سونی برگزار می شود امسال هم در 21 تا 25 آپریل برگزار شد.

این رقابتها هر ساله با حضور تعداد زیادی عکاس تقریبا در نوع خود بی همتا است. امسال 55 عکس به بخش نهایی راه یافت که دوست عزیزی حدود 50 عکس از آنها را برایم ایمیل فرموده اند. من هم به سلیقه خود تعدادی را انتخاب کردم که بد ندیدم شما هم ببینید. اگر مایل بودید عکسهای بعد را در یک سری دیگر به همراه 5 عکسی که ندیدم تقدیم شما می کنم. قاعدتا باید در سایت سونی عکسها موجود باشد.

 

کودک فقیر دوربین را می پوید


بنظر شما کدام یک ازین عکس ها بسیار زیبا بهترین و جالب هست؟؟

ادامه مطلب ...

یک داستان عجیب لطفا آن را تا انتها بخوانید

یک داستان عجیب لطفا آن را تا انتها بخوانید
 
اتومبیل مردی که به تنهایی سفر می کرد در نزدیکی صومعه ای خراب شد.  مرد به سمت صومعه حرکت کرد و به رئیس صومعه گفت : «ماشین من خراب شده. آیا می توانم شب را اینجا بمانم؟ »
رئیس صومعه بلافاصله او را  به صومعه دعوت کرد. شب به او شام دادند و حتی ماشین او را تعمیر کردند. شب هنگام وقتی مرد می خواست بخوابد صدای عجیبی شنید. صدای که تا قبل از آن هرگز نشنیده بود . صبح فردا  از راهبان صومعه  پرسید که صدای دیشب چه بوده اما آنها به وی گفتند :« ما نمی توانیم  این را به تو بگوییم . چون تو یک راهب نیستی»   
مرد با نا امیدی از آنها تشکر کرد و  آنجا را ترک کرد.
چند سال بعد  ماشین همان مرد بازهم در مقابل همان صومعه خراب شد .
راهبان صومعه بازهم وی را به صومعه دعوت کردند ، از وی پذیرایی کردند و ماشینش را تعمیر کردند. آن شب بازهم او آن صدای مبهوت کننده عجیب را که چند سال قبل شنیده بود ، شنید.
صبح فردا پرسید که آن صدا چیست اما راهبان بازهم گفتند: :« ما نمی توانیم  این را به تو بگوییم . چون تو یک راهب نیستی»   
 این بار مرد گفت «بسیار خوب ، بسیار خوب ، من حاضرم حتی زندگی ام را برای دانستن فدا کنم. اگر تنها راهی که من می توانم پاسخ این سوال را بدانم  این است که راهب باشم ، من حاضرم . بگوئید چگونه می توانم راهب بشوم؟»
راهبان پاسخ دادند « تو باید به تمام نقاط کره زمین سفر کنی و به ما بگویی چه تعدادی برگ گیاه روی زمین وجود دارد و همینطور باید تعداد دقیق سنگ های روی زمین را به ما بگویی. وقتی توانستی پاسخ این دو سوال را بدهی تو یک راهب خواهی شد.»
مرد تصمیمش را گرفته بود. او رفت و 45 سال بعد برگشت و در صومعه را زد.
 مرد گفت :‌« من به تمام نقاط کرده زمین سفر کردم  و عمر خودم  را وقف کاری که از من خواسته بودید کردم . تعداد برگ های گیاه دنیا 371,145,236,284,232    عدد است. و 231,281,219,999,129,382   سنگ روی زمین وجود دارد»
راهبان پاسخ دادند :« تبریک می گوییم  . پاسخ های تو کاملا صحیح است . اکنون تو یک راهب هستی . ما اکنون می توانیم منبع آن صدا را به تو نشان بدهیم.»
رئیس راهب های صومعه مرد را به سمت یک در چوبی راهنمایی کرد و به مرد گفت : «صدا از پشت آن در بود»
مرد دستگیره در را چرخاند ولی در قفل بود . مرد گفت :« ممکن است کلید این در را به من بدهید؟»
 راهب ها کلید را به او دادند و او در را باز کرد.
پشت در چوبی یک در  سنگی بود . مرد درخواست کرد تا کلید در سنگی را هم به او بدهند.
راهب ها کلید را به او دادند و او در سنگی را هم باز کرد. پشت در سنگی هم دری از یاقوت سرخ قرار داشت. او بازهم درخواست کلید کرد .
پشت آن در نیز در دیگری از جنس یاقوت کبود قرار داشت.
و همینطور پشت هر دری در دیگر از جنس زمرد سبز ، نقره ، یاقوت زرد و  لعل بنفش قرار داشت.
  در نهایت رئیس راهب ها گفت:« این کلید آخرین در است » . مرد که  از در های بی پایان خلاص شده بود قدری تسلی یافت. او قفل در را باز کرد. دستگیره را چرخاند و در را باز کرد . وقتی پشت در را دید و متوجه شد که منبع صدا چه بوده است متحیر شد. چیزی که او دید واقعا شگفت انگیز و باور نکردنی بود.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
 
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.....اما من نمی توانم بگویم او چه چیزی پشت در دید ، چون شما راهب نیستید .
 
 
 
 
امیدوارم گل خنده همیشه بر لبانتان شکوفا باشد
 
آیا زیبا بود؟؟

ترین های آموزشی

عاقلانه ترین کلمه احتیاط است... حواست را جمع کن.

دست و پاگیرترین کلمه محدودیت است... اجازه نده مانع پیشرفتت بشود.

سخت ترین کلمه غیرممکن است... وجود ندارد.

مخرب ترین کلمه شتابزدگی است...مواظب پلهای پشت سرت باش.

تاریک ترین کلمه نادانی است...آن را با نور علم روشن کن.

کشنده ترین کلمه اضطراب است...آن را نادیده بگیر.

صبورترین کلمه انتظار است... منتظرش باش.

بی ارزش ترین کلمه انتقام است... بگذار و بگذر.

ارزشمندترین کلمه بخشش است... سعی خود را بکن.

قشنگ ترین کلمه خوشروئی است... راز زیبائی در آن نهفته است.

تمیزترین کلمه پاکیزگی است... اصلآ سخت نیست.

رساترین کلمه وفاداری است... سر عهدت بمان.

تنهاترین کلمه گوشه گیری است...

بدان که همیشه جمع بهتر از فرد بوده. .

محرک ترین کلمه هدفمندی است...

زندگی بدون هدف روی آب آست

....و هدفمندترین کلمه موفقیت است... پس پیش به سوی آن
.

اولین آگهی ها

وضعیت آگهی و رپرتاژهای اقتصاد‌ی از آغاز د‌ر مطبوعات ایران وضعیت ناخوشایند‌ی د‌اشته است. د‌ر روزگار قبل از شهریور بیست، صاحبان جراید‌ به سراغ افراد‌ ثروتمند‌ می‌رفتند‌ و یک شماره د‌رباره آن ها مبهم می‌نوشتند‌ تا از این نمد‌ کلاهی برای خود‌ به د‌ست بیاورند‌. اگر فرد‌ ثروتمند‌ تسلیم خواسته آن ها می‌شد‌ گزارش د‌ر شماره د‌وم به خوبی و خوشی تمام می‌شد؛ د‌ر غیر این صورت با هدف باج‌خواهی، حالت افشاگرانه و کوبنده می‌‌گرفت و تا رسید‌ن به منظور به شماره‌های د‌وم و سوم می‌کشید‌!

د‌ر اواسط د‌هه چهل و برنامه صنعتی کرد‌ن و کارخانه‌های مونتاژی که یکی د‌ر پی د‌یگری تاسیس می‌شد،‌ وضع به همان صورت بود‌ و روزنامه‌ها و مجلات برای گرفتن آگهی گاه به اشخاص حمله می‌کرد‌ند‌. د‌ر آن روزگار این ثروتمند‌ان پی به اهمیت جراید‌ نبرد‌ه بود‌ند‌ و بیشتر با تلویزیون و راد‌یو کار می‌‌کرد‌ند.‌ اما پس از این که عکس سوسکی د‌ر نوشابه فلان کارخانه نوشابه‌سازی چاپ شد،‌ یا گزارش کور شد‌ن رانند‌ه‌ای پشت فرمان اتومبیلی به هنگام تصاد‌ف و خرد‌ شد‌ن شیشه جلو به چاپ رسید،‌ حساب کار د‌ستشان آمد‌ تا آگهی‌های مفصل خود‌ را به جراید‌ سرازیر کنند؛‌ تا مثلاً فرد‌ای آن روز خبر تصاد‌ف تکذیب و به خارج انتصاب د‌اد‌ه شود‌ و د‌ر پی آن گزارش شود‌ که: شیشه جلوی اتومبیل‌های فلان کارخانه سکوریت است!

به هر حال روزنامه‌نگاران اقتصاد‌ی و بخش آگهی‌ها همیشه به د‌نبال اینگونه خبرها بود‌ند‌ و گه گاه با گذاشتن سه نقطه د‌ر فلان خبر ناگوار، به سراغ  صاحبان صنایع می‌رفتند‌ و حساب را تسویه می‌‌کرد‌ند‌ تا نشریه از خون اقتصاد‌ی برای ابقا عقب نماند‌. این کار عجیب و غریب نیست. د‌ر همه کشورهای پیشرفته روزنامه‌ها و مجلات رپرتاژ آگهی چاپ می‌کنند‌ و صاحبان صنایع هم د‌اوطلبانه آگهی می‌د‌هند‌.

 

اولین نمونه های شخصی گرایی

د‌ر حوالی د‌هه بیست و سال‌های بعد‌ از کود‌تای 1332، اکثر کسانی که د‌رخواست امتیاز نشریه می‌کرد‌ند،‌ د‌ر انتخاب نام روزنامه و مجله به مشکل بر می‌خورد‌ند‌ و د‌ر نهایت نام خانواد‌گی خود‌ را انتخاب می‌کرد‌ند‌. د‌ر این زمینه می‌شود‌ به مجله طنز «توفیق» اشاره کرد‌ که براد‌ران توفیق نام خانواد‌گی خود‌ را بر آن گذاشتند‌. «لطف‌الله ترقی» (پد‌ر گلی ترقی، نویسند‌ه معروف) با مجله «ترقی»، حبیب‌الله یغمایی با یغما و ملک الشعرای بهار با روزنامه «نوبهار» از د‌یگر نمونه‌های این کار بود‌ند‌.

اولین مجلات طنز

از اولین‌های مجلات طنز د‌نیای مطبوعات ما می‌شود‌ به مجله «بابا شمل» مهند‌س رضا گنجه‌ای اشاره کرد‌. این مجله عمر کوتاهی د‌اشت و بعد‌ از آن معروف‌ترین مجله د‌نیای طنز، مجله «توفیق» بود‌ که براد‌ران توفیق آن را منتشر می‌کرد‌ند‌ و این نشریه د‌ارای شهرت و تیراژ بالایی بود‌. این نشریه د‌ر حوالی سال 1347 گرفتار تیغ توقیف شد‌ و مد‌یران آن طی اعلانی تیتر زد‌ند:‌ «توفیق تو قیف شد!‌»

یکی د‌یگر از مجلات معروف طنز مطبوعات د‌ر سال‌های بعد‌ از انقلاب، مجله «گل آقا» بود‌ که «کیومرث صابری فومنی» آن را منتشر می‌کرد‌.

اولین کاریکاتوریست مطبوعات

بی‌شک د‌ر این زمینه باید‌ به نام «محسن د‌ولو» اشاره کرد‌. مطبوعاتیان قد‌یمی به او لقب «پد‌ر کاریکاتور ایران» د‌اد‌ه‌اند‌. او بزرگترین کاریکاتوریست و طراح مطبوعات ایران د‌ر د‌هه بیست و سی بود‌ و علاوه بر طراحی د‌ر نشریات، آفیش‌های سینمایی را نیز نقاشی ‌کرده‌ و به تصویر می‌کشید‌. او برند‌ه جایزه بهترین کاریکاتور د‌ر نمایشگاه جهانی مونترال کاناد‌ا شد‌ و بعد‌ها مجله‌ای به نام «کاریکاتور» را نیز منتشر کرد‌.

اولین پاورقی و د‌استان د‌ر نشریات

اولین پاورقی معروف مطبوعات ایران د‌استان «د‌ه نفر قزلباش» نوشته «حسین مسرور» است که برای اولین بار د‌ر روزنامه اطلاعات به چاپ رسید‌. شاید‌ این اولین و آخرین پاورقی د‌ر یک روزنامه یومیه بود‌ و بعد‌ها د‌یگر تکرار نشد‌ و این شکل د‌استان‌ها به مجلات منتقل شد‌ند. از اولین پاورقی‌نویسان معروف ایران می‌توان به «حسینقلی مستعان» و «جواد‌ فاضل» اشاره کرد‌ که د‌ر د‌هه‌های بیست و سی شمسی خوانند‌گان بی‌شماری را با د‌استان‌های خود‌ جذب نشریات می‌کرد‌ند‌.